|
اغلب زنانی كه در سن ازدواج قرار دارند، در تصور و خیال خود آرزوی ایجاد یك رابطه گرم و صمیمی با همسرشان را دارند ، مثل نشستن كنار شومینه در یك بعداز ظهر سرد زمستانی و صحبت در مورد آرزوها و خیالات شیرین خود.اما متاسفانه در زندگی واقعی خود چنین فضایی راكمتر تجربه می كنند و این كمی دردناك است ، به خصوص برای خانمها. در ادامه چند گام اساسی برای ایجاد بینش بهتر زنان نسبت به همسرانشان بیان می شود.این 10 گام به زنان كمك می كند كه به جای تلاش برای تعمیر و اصلاح نقاط منفی همسرشان به تقویت روابط بهتر و موفق تر نائل شوند.
1- از خودتان مراقبت كنید: این حقیقت را درك كنید كه بهترین چیزهایی كه برای همسرتان می توانید انجام دهید برای خود شما نیز خوب است، مثل خوردن غذاهای سالم، آراستن و تیمار كردن از خود و انجام مرتب حركات ورزشی. با این كار شما احساس بهتری خواهید داشت و بعلاوه همسری با توانایی قابل توجه و جذاب برای همسرتان باقی خواهید ماند(بدون در نظر گرفتن سن تان)
2- تشكر از همسرتان را فراموش نكنید: زمانی كه محققان از مردان در مورد خواسته آنها از همسرانشان سوال می كنند اغلب آنها قدردانی كردن همسرانشان را در ابتدای خواسته هایشان بیان می كنند. هر كس دوست دارد كه مورد قدردانی واقع شود . پس كارهایی كه همسرتان برای شما ، فرزندان و كلا زندگی انجام می دهد را به خاطر داشته باشید و از او تشكر كنید. با این كار شما لبخند ی بس عمیق روی صورت همسرتان نقش می زنید و قلب او را راضی و شاد می كنید.
3- روابط عاشقانه خود را حفظ كنید: آخرین باری كه برای همسرتان یك میان پرده رومانتیك خلق كردید را به خاطر آورید. اگر نمی توانید به خاطر آورید ، پس الان بهترین موقع است. بی دریغ محبت كنید، با نوشتن یادداشت های عاشقانه ، ترتیب یك قرار بیرون از منزل و یا یك نزدیكی گرم و صمیمانه. این كه جذابیت او برای شما همچنان ماندگار است را برای او یادآوری كنید.
4- به او اجازه بدهید اوقاتی را در كنار دوستانش بگذراند: نیاز دارد كه مدتی برای خودش باشد زمانی برای استراحت ، انجام فعالیت های مورد علاقه یا ارتباط با دوستان. اگر همسر شما به فوتبال علاقه دارد و بر عكس شما از آن منزجر هستید ، او را تحت فشار قرار ندهید تا از خواسته خود دست بكشد. او را در تقویت ارتباط دوستانه اش با سایر مردان تشویق كنید. او از مصاحبت با دوستانش لذت خواهد برد. مطالعات نشان می دهد كه افرادی كه ارتباطشان را با دوستان حفظ كرده اند ، زندگی طولانی تر و سالم تری خواهند داشت.
5- همسر خود را در اولویت قرار دهید: انواع مشغله های كاری ، خانه و بچه كافی است تا پایه های اساسی زندگی به دست فراموشی سپرده شود و این هنر شماست كه در كشاكش این مسائل زمانی را برای تقویت این پایه های اساسی ترتیب دهید. به كار همسرتان و علائق او ، ابراز علاقه كنید و نشان دهید كه او در همه حال برای شما مهم است.
6- سعی نكنید او را عوض كنید: آیا شما اجتماعی و همسرتان خجالتی است؟ آیا شما منظم و او شلخته است؟ متخصصان رفتار مدعی هستند كه شما نمی توانید دیگران را عوض كنید. شما تنها می توانید خودتان و شیوه عكس العمل تان را عوض كنید. پس به جای نق زدن به همسرتان ، راه دیگری پیدا كنید. خود را سرگرم چیزهای دیگر كنید و یا براحتی از كنار این مسائل بگذرید و حساسیت نشان ندهید. اما فراموش نكنید كه به محض دیدن یك رفتار صحیح از او و یا تغییر و اصلاح رفتارش ، از او تشكر كنید. مثلا به خاطر مرتب كردن وسایل شخصی اش. عمدتا تقویت نقاط مثبت كارسازتر از نق زدن است.
7- از او نخواهید كه خواسته های شما را حدس بزند: اینكه فكر كنید همسرتان بخاطر اینكه مدتی با شما بوده بنابراین تمام خواسته ها آرزوهای شما را می داند صحیح نیست. همه ما انسانها توده ای از خواسته ها و آرزوهای منحصر به فرد داریم . تعجب نكنید اگر همسرتان فكر كند خواسته شما ، مطابق خواسته های اوست. اگر چیز خاصی می خواهید كه می دانید او نمی تواند حدس بزند به او بگو یید. نه این كه مثل یك راز در سینه حفظ كنید وبعد به خاطر برآورده نشدنش حسرت بخورید.
8- به توسعه روابط د وستانه خود ورای زندگی زناشویی توجه كنید: بعد از ازدواج فراموش كردن روابط با دوستان پرداختن به همسر امری آسان به نظرمی رسد. اما فراموش نكنید كه یك نفر به تنهایی _ مثل همسرتان_نمی تواند تمام نیاز های شما را برآورده كند. بنابر این غیر منطقی است كه انتظار داشته باشید همسرتان هم یك عاشق واله، هم یك همراه و هم یك دوست دختر فوق العاده باشد. بنابراین بهتر است روابط خود را با دوستانتان بعد از ازدواج حفظ كنید. این امر سبب می شود كه شما احساس خوشایند تری داشته باشید. و همچنین انرژی لازم برای ارتباط با همسرتان را بدست آورید..همسران
9- اجازه دهید همسرتان از وقت استراحت خود مطابق میلش استفاده كند: همسرتان هم درست مثل شما نیاز به زمانی برای استراحت و تجدید قوا دارد و در عین حال هركس به شیوه ای تمایل دارد از این ساعات استفاده كند. مثلاممكن است شما با یك نوشیدنی خنك و یا یك گفتگوی صمیمی به آرامش و تجدید قوا دست یابید و همسرتان با چند لحظه سكوت و تنهایی یا خواندن روزنامه یا تماشای تلویزیون.بنابراین نیازها و تفاوت را درنظر داشته باشید و بپذیرید. سعی نكنید برای زمان استراحت همسرتان برنامه ای فوق العاده مثل خرید و ...تدارك ببینید.
10 – به همسرتان ایمان داشته باشید و ایمان خود را نشان دهید: مردان خیلی لاف و گزافه می گویند اما مطمئن باشید كه بعضی مواقع درست مثل شما به خاطر نداشتن اعتماد به نفس یا احساس شكست در زندگی با خود منازعه می كنند و به خاطر اینكه دنیای پیرامون خود را درست مثل یك حریف می پندارند بعضی مواقع خود را در موقعیت شكست می بینند. بنابراین زمانی كه همسرتان خسته از كار به خانه می آید نیاز دارد بداند كه برای همسرش فوق العاده ارزشمند است و همسرش به او و توانایی اش ایمان دارد .
(به خصوص زمانی كه خود این باور را از دست داده است.

5 راز برای زندگی توام با عشق حتی بعد از ورود فرزند به زندگی
او یك خانم 25ساله بود كه با اصول مادری به اندازه كافی آشنا بود. اولین كودك او 14 ماهه بود كه دومین فرزندش به دنیا آمد. او انتظار هیچ تغییر واقعی در زندگی صمیمی خود با همسرش را پیش بینی نكرده بود...
به نظر او آمدن بچه در زندگی ، یك تغییر موقت ایجاد می كرد كه بعدها به طور تدریجی به روال قبلی بازگشت می كرد. ولی بعد از مدتی متوجه تغییرات زیادی شد، احساس خستگی ، استرس و هرج و مرج در تمام ابعاد زندگی. كم كم به این نتیجه رسید كه شایعات مربوط به نقش تخریبی فرزند در روابط زناشویی ، چندان هم بی ربط نیست!
به گزارش گروه ترجمه خبر سلامت نیوز، به مرور كه تعداد فرزندان بیشتر می شوند ، دگرگونی اساسی در اشتیاق و طراوت اولیه زناشویی رخ خواهد داد و تعادلات دچار تغییر می شود. زن و شوهر تبدیل به ستون خانه شده و در عوض خانه تبدیل به شهر اسباب بازی می شود.یعنی آن فضای دنج و خلوت و دوست داشتنی دونفره دیگر وجود نخواهد داشت. معمولا زمانی كه دومین فرزند به دنیا می آید ، فرزند اول به قدر كافی بزرگ شده كه بتواند در بعضی موارد مستقل عمل كند و حتی دستگیر پدر و مادر باشد. اما پرستاری از نوزاد به اندازه كافی وقت گیر خواهد بود. و در نهایت مواجه با تغییرات اجتناب ناپذیر است. به طور متوسط ، والدین تنها 20 دقیقه در هفته فرصت با هم بودن را خواهند داشت. و برای غلبه بر این تغییر ناخواسته ، باید بتوان روش های جدیدی را خلق كرد تا زندگی همچنان برای زوجین لذت بخش بماند.
تعریف جدید از رابطه: شاید نتوان رابطه زناشویی خود را مثل قبل ادامه داد. ولی در هر حال باید به گونه ای جدید و سازگار با محیط خلق شده، این رابطه را در قالب فعالیتی جدید و دوست داشتنی دو طرف حفظ نمود.
ارتباط مجدد: مرتبا راجع به كودكان و مسائل آنها باهم صحبت نكنید. شاید این موضوع جالب و جذاب باشد، اما از آن اجتناب كنید. زمانی را اختصاص دهید كه تنها راجع به خود صحبت كنید.
خلاق باشید: می توانید برای 1 یا 2 ساعت ، كو دك خود را برای پیاده روی با پرستار راهنمایی كنید و در عوض این مدت را با همسر خود به دلخواه سپری كنید.
خودجوش باشید: منتظر نباشید كه فرصت ها به سراغ شما بیایند بلكه خود فرصت ها را خلق كنید.
واقع بین باشید: از بیان این شكاف در ارتباط نترسید.ممكن است جسم شما پافشاری كند. برطرف كردن این سوال تنش زا اولین گام مثبت برای ایجاد یك هماهنگی اساسی در ادامه زندگی است.
رعایت این موارد سبب می شود كه به تدریج بتوانید با تك تك این نقش های جدید در زندگی كنار آمده و علاقه اصلی خود را نیز از دست ندهید. یعنی عاشقی تمام عیار باقی بمانید. ارتباطی جدید خلق كنید و به نیاز ها پاسخ دهید. مهم حفظ روابط صمیمی و عاشقانه است.
اگر از خانم ها و آقایون سوال کنید که چه خصوصیتی در همسرشان وجود دارد که بیش از هر چیز برایشان جالب و جذاب است مطمئن باشید که هر دو جنسیت، شوخ طبعی را در ابتدای لیست خود قرار خواهند داد. این واژه آنقدر مورد استفاده قرار گرفته که در زبان انگلیسی سرواژه ای به صورت (GSOH) نیز برای آن ساخته اند.
هم خانم ها و هم آقایون هر دو به یک میزان به دنبال یافتن حس شوخ طبعی در شریک زندگی خود هستند. به هر حال کاملاً طبیعی است که هر کس به دنبال همسری باشد که خوش مشرب، جذاب و خوشمزه باشد.
می توان گفت که این روزها شوخ طبعی به شکل مقوله ای در آمده که در میان عامه ی مردم رواج زیادی پیدا کرده. لازم به ذکر است پژوهشگرانی که در مورد شوخ طبعی تحقیق و بررسی می نمایند سال هاست که متوجه اختلافاتی در مورد مفهوم و کاربرد حس شوخ طبعی در میان خانم ها و آقایون شده اند. به این معنا که خانم ها علاقه دارند با مردی ازوداج کنند که با مزه باشد، و برایشان جک های خنده دار تعریف کند؛ این در حالی است که آقایون تمایل دارند با خانم هایی ازدواج کنند که به جک های مضحک و مسخره ی آنها بخندند.
بر اساس اظهارات اریک برسلر روانشناس دانشگاه مک مستر در کانادا تعریف خانم ها و آقایون از حس شوخ طبعی به یک معنا نیست. او در تحقیقاتش که در جلد بعدی ماهنامه ی تکامل و سلوک انسانی به چاپ خواهد رسید، تعداد بسیار زیادی از خانم ها و آقایون را مورد پرسش قرار داده است. این افراد پاسخ های جالبی به سوال های پژوهشگران داده اند. برسلر و تیمش به این نتیجه دست پیدا کرده اند که خانم ها بیشتر به دنبال مردی هستند که "تولید کننده" ی شوخی باشد و آقایون نیز بیشتر به خانم هایی گرایش دارند که با روی باز از شوخی آنها "استقبال" کنند.
جفری مولر روانشناس در رشد تکاملی انسان در دانشگاه نیو مکزیکو و نویسنده کتاب "ذهنیت همسریابی" معتقد است که این نوع تقسیم مفهومی شوخی در میان جنسیت ها کاملاً قابل درک و پیش بینی است. خانم ها انتخابگر تر از آقایون هستند و به این دلیل که آنها مردهای شوخ طبع را ترجیح می دهند، آقایون خود به خود آموزش می بینند که حس شوخ طبعی خود را زنده نگه داشته و خودشان را با مزه جلوه دهند تا به این ترتیب هم بر روی خانم ها تاثیر گذار واقع بشوند و هم مردهای دیگر را از میدان به در کنند.
جان موریل پروفسور کالج ویلیام و ماری در ویرجینا که به مدت 25 سال است که بر روی شوخ طبعی مطالعه و تحقیق می کند، معتقد است که : "آقایون خیلی راحت با گذاشتن القاب و نام های مستعار بر روی مردهای دیگر آنها دست انداخته و به آنها طعنه می زنند." این در حالی است که خانم ها یک چنین کاری را انجام نمی دهند و کمتر اتفاق می افتد خانم ها را ببینید که برای یکدیگر جک بسازند و یا شوخی هایی کنند که به شخصیت طرف مقابل توهین شده باشد.
یکی از تفاوت های اصلی این است که آقایون اغلب از شوخی استفاده می کنند تا به نوعی با هم جنس های خود رقابت کرده و حس برتری خود را به آنها بقبولانند. این در حالی است خانم ها از شوخی و خنده صرفاً به عنوان عاملی برای عمیق تر شدن پیوندهای عاطفی استفاده می کنند. تحقیقات گویای این مطلب هستند که آقایون زمانیکه در کنار یک خانم هستند با دوستان پسر خود شروع می کنند به شوخی و خنده.
تطمیع حس شوخ طبعی برای آقایون آنقدر مهم است که یک لبخند از طرف جنس مونث می تواند به عنوان تثبیت کننده ی علاقه ی جنسی در ذهن آنها است. مجموعه تحقیقات یک پژوهشکده ی آلمانی نیز گویای این مطلب است که زمانیکه یک خانم و آقای غریبه به هم می رسند و شروع می کنند به یک گفتگوی عادی، میزان خنده های خانم در طول بحث به عنوان عاملی محسوب می شود که میزان علاقه ی او به طرف مقابل را تعیین می کند، و نشان می دهد که او تا چه حد جذب آقا شده. همچنین همین میزان خنده های خانم است که آقا بر اساس آن تصمیم می گیرد که دفعه ی آینده باز هم او را ملاقات کند یا خیر. از سوی دیگر میزان خنده های آقا هیچ ارتباطی به میزان علاقه ی او به خانم ندارد.
برسلر می گوید که تحقیقاتش همچنین گویای این مطلب نیز هستند که شوخی به احتمال زیاد بخاطر انتخاب جنسی صورت می پذیرد چراکه در روابط رمانتیک خنده و شوخی بسیار مطلوب جلوه می کند. شاید خانم ها به حس شوخ طبعی دوستانشان بی اهمیت باشند حال چه دختر و چه پسر، اما تمایل دارند که همسرشان از این حس برخوردار باشد.
دان نیلسون پروفسور زبان شناسی دانشگاه آریزنا امریکا می گوید خانمی که حس شوخ طبعی آقا را به مسخره می گیرد، این کار او برای آقا مایوس کننده و دلسر کننده به حساب می آید. بسیاری از آقایون در این حال احساس تهدید زیادی را از سوی طرف مقابل دریافت می کنند. همچنین آقایون خانم هایی که بیش از اندازه شوخی می کنند را نیز به عنوان تهدید برای خود محسوب می کنند، به این معنا که این احتمال را می دهند روزی خودشان هدف زبان تیز و تند خانم قرار بگیرند. او می گوید: "من احساس می کنم که هر مردی در دنیا عاشق شوخ طبعی و خوشمزگی است."
نیلسون می گوید مردهای مضحک و با مزه خیلی جذاب هستند چراکه دارای خلاقیت بسیار بالایی می باشند، آنها حتی قابلیت دیدن اشیاء موجود در درون یک جعبه بسته را نیز دارند. آنها همچنین دارای "دید مضاعف" هستند. او می گوید آنها توانایی درک نقطه نظرات متفاوت طرف مقابل را نیز دارند. او می گوید هر دوی این خصیصه های اخلاقی مورد پذیرش خانم ها هستند.
البته خود نیلسون هم برای شوخ طبعی حد و اندازه خاصی قائل می شود. در حقیقت اینطور هم نیست که آقایون بگویند ما به هیچ وجه دلمان نمی خواهد همسرمان شوخی کند. از این گذشته مردهایی که این حس را می ستایند، اغلب نسبت به سایر مردها مطمئن تر، بالغ تر، و آگاه تر هستند. آنها ارزش و اعتبار بالایی به همسرشان می دهند و از این بابت هیچ ترس و تهدیدی را نیز متوجه خودشان نمی بینند.
البته خانم هایی که به دنبال مردهایی هستند که موافق حس شوخ طبعی آنها بوده و ازآن استقبال کنند، دارای عزت نفس بالاتری هستند و برای شخصیت خود ارزش بالاتری قائل هستند.
اکثریت قریب به اتفاق پژوهشگران خانواده و ازدواج نیز موافق آراء فوق الذکر هستند.
جان گاتمن یکی از موسسین موسسه ازدواج و خانواده در سیاتل امریکا و کارشناس روابط زناشویی به این نتیجه رسیده است که زمانیکه شوخی و خنده به عنوان عامل از بین برنده ی تنش ها و تعارض ها به کار برده می شود، زندگی ها دوام بیشتری پیدا می کنند. مطالعات جامع دیگر نیز حاکی از این مطلب هستند که افرادی که با همسران خود خنده و شوخی می کنند و به طور روزانه موجبات خنده و شادی یکدیگر را فراهم می آورند، زندگی خیلی خوشحال تری را دنبال خواهند کرد.
جنبه سرزنده، شوخ، و فکاهی مغز قابل تقدیر است حتی اگر زوجین در مورد چیزی که عامل خنده است با هم موافق نباشند.
از جمله عواملی كه سلامت خانواده را تهدید می كنند عبارتند از:
1- عدم شناخت و آگاهی به اصول زندگی مشترك:" توانایی" در" دانایی " است . برای ازدواج و زندگی مشترك موفق ، كسب دانایی هایی لازم است و مانند هر امر دیگری باید مهارت های مربوط به آن را كسب كرد و در فرآیند زندگی مشترك به كاربرد. در برخی از خانواده ها به علت عدم شناخت زن و شوهر نسبت به یكدیگر، عدم آگاهی نسبت به اهداف و انگیزه های ازدواج ، بی انصافی ها، پیش داوری ها، فریب كاری ها ، عدم احساس مسئولیت و بی توجهی به اصول اخلاقی ، بنیاد خانواده متزلزل می شود.مهمترین عاملی كه موجب آسیب پذیری خانواده می شود، عدم شناخت و انحراف از هدف های ازدواج است. زن و شوهری كه هدف های ازدواج و تشكیل خانواده را نشناخته و یا فراموش كرده اند، در كدام مسیر حركت می كنند؟ كدام روش و وسیله را برای نیل به كدام هدف انتخاب می كنند؟ هنگامی كه راجع به خانواده صحبت می شود، معمولا زن ها و شوهرهابه گونه ای برخورد می كنند كه گویا همه چیز را درباره خانواده می دانند. هركس به خود اجازه می دهد راجع به خانواده اظهار نظر كند و چون هركس در خانواده رشد كرده ، تصور می كند دانش و آگاهی لازم را دارد. در حالی كه این طور نیست و برای انجام هر كاری و ایفای هر نقشی به آموزش ، كارآموزی و مهارت آموزی نیاز است.
2- سست شدن باورهای مذهبی: شاید مهمترین عاملی كه بنیاد خانواده را تهدید می كند، سست شدن باورهای مذهبی و اصول اخلاقی و فقدان معنویت باشد. هرگاه زن و شوهر در روابط خود، خدا را فراموش كنند و در حضور و غیاب یكدیگربه گونه ای برخورد كنند كه خدا غایب است، با دست خود كانون خانواده را به سوی تزلزل و نابودی سوق داده اند . یكی از رسم های پسندیده هنگام عقد ازدواج، گذاشتن قرآن بر سر سفره عقد است. به نظر می رسد این رسم به معنی آن است كه زن و شوهر به قرآن اعتقاد دارند و به آنچه كه قرآن گفته عمل می كنند و قرآن را در زندگی و پیوند مشترك خود حاكم و داور قرار می دهند و خداوند را حاضر و ناظر به اعمال ، رفتار و گفتارشان می دانند . حال چنانچه این وضعیت تغییر كند و این اعتقادات و باورها سست شود و از بین برود ، سلامت و تعادل خانواده به خطر می افتد. زمانی كه ارزش ها، نگرش ها و باورهای حاكم بر روابط زن و شوهر براساس لذت طلبی ، مصلحت گرایی، مادی گرایی و سودطلبی استوار باشد، بی شك روابط انسانی از معنویت تهی می شود. این نوع روابط بسیار سست و شكننده خواهد بود و به محض بروز موقعیتی خاص مانند بی پولی ، تنگدستی ، بیماری ، كهولت و افزایش سن و نظایر آن از درون متلاشی می گردد و با هر بهانه ای از هم می گسلد .
3- عدم صداقت و فریبكاری: جوهر روابط سالم میان زن و شوهر صداقت است. صداقت اعتماد را بنیاد می نهد. زن یا شوهری كه با همسر خود صادق نیست و با دادن وعده و وعیدها می خواهد زندگی كند ، با رفتار خود كانون گرم و صمیمی خانواده را دچار تزلزل می كند. زن و شوهری كه از واقعیت ها دور هستند و در عالم اوهام و تخیلات زندگی می كنند ، آیا می توان گفت كه زندگی زناشویی موفقی خواهند داشت ؟ گاهی اوقات پنهان كردن حقایق ( مخفی كاری ) و فریب دادن (فریب كاری ) موجب می شود اركان خانواده متزلزل شود و روابط زن و شوهر آسیب ببیند.
4- عدم توجه به نیازهای همسر: زوج های موفق كسانی هستند كه در صدد ارضای نیازهای همسر خود می باشند. بنابراین هر زن یا شوهری وظیفه دارد نیازهای جسمی و روحی همسرش را بشناسد و در مقام ارضای آنها برآید.ارضای نیازها به طریق درست و مطلوب به رشد همه جانبه و ایجاد امنیت روانی زوجین منجر می شود و در نتیجه سلامت خانواده تأمین می گردد. برای مثال هر انسانی نیاز به " امنیت "، "محبت" ، "توجه و احترام " دارد. لذا هرگاه این گونه نیازها از طرف همسر تأمین نشود ، فرد احساس ناامنی روانی می كند و بهداشت روانی خانواده مختل می شود.
5- ابهام و افراط در انتظارها : به طورمعمول مشخص كردن انتظارها در روابط ، باعث معین شدن وظایف و حدود روابط افراد می شود. در خانواده هایی كه انتظارهای متقابل زن و شوهر مشخص نشده است، روابط آسیب پذیراست و زوجین دقیقاً نمی دانند نسبت به یكدیگرچه وظایفی برعهده دارند.تفاوت و تعارض در انتظارات موجب می شود فضایی نامساعد و كینه توزانه به وجود آید. گاهی اوقات داشتن توقعات بیش از حد از همسر، مثل اینكه انتظار داشته باشیم او همچون فرشته باشد ، یا معلومات بسیاری داشته باشد ، یا در نظم و ترتیب سرآمد دیگران به حساب آید، سلامت خانواده را در معرض تهدید قرار می دهد.
6- دخالت دیگران: اكثر پژوهش های انجام شده در ایران درباره طلاق ، این حقیقت را منعكس كرده كه دخالت دیگران مانند اقوام و آشنایان ، والدین زن یا شوهر موجب شعله ورشدن اختلافات زن و شوهر می گردد و در نهایت به طلاق و جدایی منجر می شود. زن یا شوهر به ویژه در اوایل زندگی مشترك توسط دیگران به طور ناشیانه راهنمایی و یا در برخی موارد تحریك می شوند.گاهی اوقات مادرشوهر یا پدرشوهر و مادرزن یا پدرزن علیرغم علاقه ، در زندگی مشترك فرزندانشان مزاحمت ها و آسیب هایی را به وجود می آورند.
7- مسائل اقتصادی و مالی: انسان ها نیازهای مادی دارند كه باید در حد متعادل ارضا شود، اما مسائل مادی نباید همه امور را تحت الشعاع قرار دهد. زندگی زناشویی نشیب و فراز دارد و زن و شوهر باید با رعایت صرفه جویی، قناعت و عدم تجمل گرایی، مسائل اقتصادی زندگی مشترك خود را تنظیم و اداره كنند. گاهی اوقات مسائل مالی و اقتصادی بهانه هستند و زمانی كه از زن یا شوهر سؤال می شود كه چرا با یكدیگر سازش ندارید؟ به این گونه مسائل اشاره می نمایند و در نهایت "عدم توافق" و "عدم تفاهم" را عامل اصلی طلاق و جدایی معرفی می كنند. بدیهی است كه این عامل كلی و مبهم ( عدم توافق ) نمی تواند ما را به سوی شناخت عواملی كه سلامت خانواده را تهدید میكنند، هدایت كند.
8- موانع فرهنگی و طبقاتی: گاه فرهنگ زن یا مرد به لحاظ عدم تناسب یا تضاد، سلامت خانواده را تهدید می كند. برای مثال ناهماهنگی فرهنگی و طبقاتی زن و شوهر ( مانند فرهنگ شهری در مقابل فرهنگ روستایی ) گاهی باعث تهدید بنیاد خانواده می شود. متأسفانه بعضی افراد به تعهدات اخلاقی و ارزش های حاكم مقید نیستند و این مسئله موجب می شود زن و شوهر در ظاهر زیر یك سقف با یكدیگر زندگی كنند، اما روح آنها از همدیگر فاصله داشته باشد. در این وضعیت زن یا شوهر با " منم منم" گفتن !! و تفاخر به اصل و نسب خود، سعی می كند همسر خود را سرزنش و تحقیر كند. بدیهی است در چنین خانواده ای احساس حقارت هر یك از زوجین موجب می شود فضای روانی و عاطفی نامساعدی به وجود آید و زوجین از یكدیگر متنفر شوند.
9- هوسرانی و ازدواج مجدد: عامل دیگری كه سبب آسیب زایی خانواده می شود تنوع طلبی یا هوسرانی است كه فرد به فرمان احساسات خود ، با فرد دیگری غیر از همسر خود ارتباط برقرار می كند و رابطه خود با همسر قبلی را سست می نماید . در این شرایط عواملی از قبیل زیبایی و یا ثروت طرف مقابل موجب گرایش به روابطی خارج از چارچوب خانواده یا برقراری روابط پنهانی می شود. این وضعیت موجب می شود روابط زن و شوهر مخدوش گردد، بنیاد خانواده سست شود و سرنوشت فرزندان به خطر افتد.
10- سوء تفاهم ها و سوء ارتباطات: مهمترین عامل آسیب پذیری خانواده ، بروز سوء تفاهم ها و سوء ارتباطات است. بنابراین هر یك از زن و شوهر به سهم خود مسئولیت دارند كه از به وجود آمدن سوء تفاهم ها و سوء ارتباطات پیشگیری كنند.
نقش زن در تحکیم رابطه همسران غیرقابل انکار است. در گذرگاههای مختلف زندگی بشر، آثار عمیقی از رد پای زنان؛ هم در زندگیهای پایدار و هم در زندگیهای مترلزل و فرو ریخته شده، به چشم میخورد . این امر خود نشانگر اهمیت مسئولیت خطیر زنان در
عرصه ی حفظ ، تداوم و تعادل یک رابطه ایدهآل و مستمر در مبحث همسران میباشد.
مردها دوبار تربیت میشوند؛ یکبار توسط والدینشان، بطوری که بتوانند فرزند خوبی برای آنها باشند و بار دوم توسط همسرشان بهنحوی که بتوانند شوهر خوبی برای همسرشان باشند، اما اگر در این راستا قدمی برداشته نشود، تحولی صورت نخواهد گرفت.
تفاوتهای فردی همواره در طبیعت خلقت انسان از جایگاه ویژهای برخوردار است و بر همین الزام، پیوسته تعارفات کوچک و بزرگ میان همسران وجود داشته است. زنان قابلیتهای بسیاری برای برانگیختن نقاط قوت رفتاری در شوهرشان دارند. تقریباً همه مردان میتوانند یک شخصیت مثبت داشته باشند و این ، بستگی بهشیوه رفتاری همسرشان دارد. بهعبارتی میتوان گفت:مردها دوبار تربیت میشوند؛ یکبار توسط والدینشان، بطوری که بتوانند فرزند خوبی برای آنها باشند و بار دوم توسط همسرشان بهنحوی که بتوانند شوهر خوبی برای همسرشان باشند، اما اگر در این راستا قدمی برداشته نشود، تحولی صورت نخواهد گرفت. در اینجا میخواهیم بخشی از شگردهای همسرداری یا اصطلاحاً سیاستهای زنانه را در جهت ارتقاء استقامت پایههای یک زندگی مشترک، در محور روابط همسران، از نظر بگذرانیم، بنابراین این مطلب را صرفاً زنانی بخوانند که میخواهند بدانند «چگونه میتوان شوهر خود را بهمهری مستمر و عمیق آلوده گرداند؟!»
1- صادق باشید، چون تنها در این صورت است که حق دارید از همسرتان توقع رفتار و گفتار صادقانه داشته باشید.
2- همزمان با رعایت اصل صداقت، بدانید هیچ لزومی ندارد هر مطلبی، با هر مضمونی بازگو شود!
3- زن و شوهر میتوانند توافق کنند که همواره جایگاهی برای تغییر در طول زندگی، قایل شوند.
4- پیوسته به دنبال یک رابطه در حال رشد باشید، در پیشرفت مثبت ارتباطات، توقف جایز نیست.
5- سعی کنید به تعریف خوشبختی از دیدگاه همسرتان دسترسی پیدا کنید.
6- شما میتوانید از زندگی کردن با مرد خود لذّت ببرید، بدون آنکه خود و خواستههایتان را به فراموشی بسپارید.
7- گاهی اوقات اگر بهطور واضح تقاضا نکنید، چیزی بدست نخواهید آورد.
8- گفتنیها را بگویید، امّا بهموقع! منتظر نمانید به این امید که شاید روزی خودش متوجه شود.
9- بهیاد داشته باشید معمولاً مردها آنگونه که شما به آنها مینگرید، بهخود نمینگرد.
10- شاید نتوانید مرد خود را کاملاً کنترل کنید، امّا قطعاً میتوانید بر او تأثیر بگذارید.
11- در برنامهریزیها بهصورت یک شریک ظاهر شوید، نه یک رقیب.
12- احترام شما، در گروی رفتار شماست.
13- برنامههای خود را طوری تنظیم کنید تا زمانی که همسرتان در منزل است، در کنارش حضور داشته باشید، نه احتمالاً در آشپزخانه.
14- به نوع پوشش، آرایش و پیرایش خود در منزل همواره اهمیت بدهید.
15- در طی روز از کلمات محبّتآمیز استفاده کنید.
16- بسیاری از زنان بر این باورند که باید بیش از حد عاطفی باشند . اینگونه نباشید!
17- بکوشید بدون آنکه در مسائل کاری و اجتماعی همسرتان مستقیماً دخالت کنید، خیلی دوستانه و غیرمتعصبانه به افعال وی ناظر باشید.
18- میزان وابستگی و دلبستگی یک زن میتواند قابلیتهای شوهرش را برای توجه نشان دادن به او تحتالشعاع قرار دهد.
19- هراز گاهی از او به خاطر حسناتش تمجید کنید.
20- گاهی گفتگوی متعادل میتواند قفلهایی که بر زندگی عاطفی همسرتان زده شده، باز کند.
21- هرگز به قصد آنکه همسرتان را برای انجام کاری سوق دهید، از او تعریف و تمجید نکنید.
22- برای او این حق را قایل باشید که بتواند احساسات مختلفی داشته باشد.
ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 22 / 3 / 1390برچسب:عشق,زندگی,دوس داشتن,دوستت دارم,متن عاشقانه,شعر عاشقانه,شکست عشقی,گوش,گوش چپ,چپ, :: 8:38 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی
تا کی میخوای ردم کنی ...پیش همه بدم کنی
میخوای که از عشق خودت...رسوایی عایدم کنی
حالم خرابو داغونه ...بی مهریات فراوونه
اگه منو نخوای دیگه ... نفس برام نمیمونه
گریه هامو نمیبینی...غصه هامو نمیدونی
فریاد قلب زخمیمو ...از تو چشام نمیخونی
فرقی برات نمیکنه ... که من بمونم یا برم
حتی دلت نمیسوزه ...که پیشه چشمات بمیرم
اینقده دل شکسته ام ....از این زمونه خسته ام
تو از پیشم رفتی و من ....هنوز به پات نشسته ام
|
من نشانی از تو ندارم اما نشانی ام را برای تو می نویسم:
درعصرهای انتظار،
به حوالی بی کسی قدم بگذار !
خیابان غربت را پیدا کن و وارد کوچه پس کوچه های تنهایی شو !
کلبه ی غریبی ام را پیدا کن ،
... ... کناربیدمجنون خزان زده و کنارمرداب ارزوهای رنگی ام !
درکلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو !
حریر غمش را کنار بزن ! مرا می یابی... :(
تبادل لینک هوشمند  ابتدا ما را با عنوان زندگی همراه عشق و آدرس 2nyabaeshg.mahtarin.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر بنویسید.
|